اداره
1402/09/19
10 بازدید
(حقوق مدنی )اداره کردن مال یا اموال یا دارائی . در همین معنی می گویند:
مدیرتصفیه- مدیر تر که – مدیر عا مل شر کت (حقوق عمومی ):
الف- شغل ر اجع باجراء یومیه خدمات عمومی طبق مقر ر ات ودستورات حکومت .
ب- مجوعه خدمات وموسسات حکومتی که امورجاری کشورر ا عهده د ار می باشند چنا نکه گویند: اداره کشور- دستگاه اداری کشور.
ج- مجموعه خدمات وموسسات حکومتی که صنفی از امورجاری کشوررا عهده دار می باشند چنا نکه گویند اداره ثبت اسناد و املاک، اداره راه آهن دو لتی وغیره.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مشعر
به معنای بیان میباشد / مترادف مشعر: حاکی، دال، گویای،...
اشتهار
در فارسی به معانی شهرت و ناموری و معروفیت بکار...
در اثنای رسیدگی
هنگام؛ زمان؛ حین (رسیدگی).
مشارالیه
کسی که به او اشاره شده؛ اشاره شده به او.
مرجوع الیه
منظور از مرجوع الیه، موضوع یا دعوا یا دادخواستی است...
فرق موانع تعقيب با جهات سقوط دعوا
جهات سقوط دعوا، مانع دائمي از جريان دعواي عمومي هستند...